- پستی گرفتن
- فرود آمدن تنزل کردن نزول، پست گشتن کوتاه شدن، دنائت انحطاط
معنی پستی گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چنگ زدن باستین. یاآستین کسی را گرفتن، دامن او را گرفتن برای تقاضا یا مطالبه، تقاضا کردن مطالبه کردن
پوست کندن
سبقت جستن جلو افتادن پیش افتادن: مردمان بصره سبقت و پیشی گرفتند بر اهل کوفه. در این مقام آمدند که بر اضداد پیشی گرفته لوای استقلال بر فرزاند، تفوق پیدا کردن
پیش افتادن، جلو افتادن
گلاویز شدن دو تن با هم تا یکی دیگر را زمین زند مصارعت: ای خواجه سرمستک شدی بر عاشقان خنبک زدی مست خداوندی خود کشتی گرفتی با خدا. (دیوان کبیر)
Precede
Wrestle
предшествовать
vorausgehen
walczyć
передувати
бороться
poprzedzać
боротися
preceder
precedere
preceder
précéder
lottare
voorafgaan
worstelen
कुश्ती करना
mendahului
bergulat